رنگ ووارنگ
*من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید* خدا گفت : نه خدا گفت : نه روح تو کامل است . بدن تو موقتی است. *من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد* خدا گفت : نه خدا گفت : نه من به تو برکت می دهم خدا گفت : نه خدا گفت : نه تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی. خدا گفت : نه خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی و من مضطرب و دل نگران به تو گفتم که پر از تشویشم چه شود آخر کار و تو گفتی آرام که خدا هست کریم پاسخی نرم و لطیف که به من داد یک آرامش شیرین و عجیب
نظرات شما عزیزان:
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در
تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.
*من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد*
شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست
آوردنی است.
*من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد*
خوشبختی به خودت بستگی دارد
*من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد*
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد.
*من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد*
*من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید*
من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری
*من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران همان طور که او دوست دارد ، دوست
داشته باشم*
امروز روز تو خواهد بود
آن را هدر نده.
*داوری نکن تا داوری نشوی . آنچه را رخ می دهد درک کن و برکت خواهی یافت*
» همین حالا
» رازهایی از هدیه دادن گل
» تو كه آمدي*****
» کاش***میخواستم
» سرانجام عشق به ایران
» عشق زیباست ...
» از خدا خواستم................
» دفتر عشق.....
» این بود زندگی
» عشق می ارزد
» يارب چرا اينگونه ميگويند به ما ...
» به دنبال خدا...............
» داستان
» عکس های شگفت انگیز
» عشق یعنی....
» wصبوری
» گربه های فضول
» تعيين شخصيت شما با استفاده از تاريخ تولد**
Design By : Pars Skin |